نفس مادر
سلام پسرم قند عسلم. نفس مامان . قربونت برم فندق مامان عمو مسعود برات هدیه خریده لحاف و تشک خیلی خوشگله هفته دیگه می خواهیم بریم برات تخت و کمد بخریم قندعسلم بابائی فقط به فکره توپ خریدنه برات پسرم دوست دارم برای آمدنت لحظه شماری می کنم. خدایا ممنون . خدا جون دوست داریم گل پسر مامان تصمیم گرفتیم اسمت را بگذاریم ایلیا . چون بابایی امام علی را خیلی دوست داره منم دوسش دارم مرد بزرگی بوده . امیدوارم اسمت را دوست داشته باشی وقتی بزرگ شدی بهش افتخار کنی. فندقم امروز بودنت را خی...
نویسنده :
مادر
10:08